بسم الله الرحمن الرحیم

بچه های حسابداری ورودی 88 موسسه زند شیراز

گردهمایی اینترنتی همکلاسی های سابق

 

وبلاگمون برگشت به حالت پیشین

 

zand-hes88.blogfa.com

 

دیگه اینجا آپدیت نمیشه

 

بیاین اونجا با حضوری پررنگ

فقط هم خواننده نباشید لطفا

 

 



نظرات شما عزیزان:

ساداتي
ساعت23:14---13 فروردين 1391
سيزه ودر
اين عنوان رو گذاشتم تا همكلاسي ها خاطره اي از اين روز يا خلاصه اي از تعطيلات نوروزيشون بنويسن


ساداتی
ساعت10:36---10 فروردين 1391
گردهمایی حضوری همکلاسی های سابق
داشتم نگاه تقویم میکردم؛دیدم تاریخ تولدم دقیقا دو هفته بعد یعنی 25 فروردینه
گفتم بهانه ای باشه برای دورهم جمع شدن
دوستانی که این مطلب رو میخونن برشون واجبه که تشریف فرما بشن و به دیگران هم اطلاع بدن وگرنه درانتظار عذاب دنیوی(محروم شدن از سعادت زیارت همدیگه) و اخروی(عدم حلالیت سر پل ذهاب)

یادتون نره که فقط بهونه ایست برای دور هم جمع شدن


ساداتی
ساعت17:51---9 فروردين 1391
حاضر جوابی
1-يه روز چرچيل در مجلس عوام سخنراني داشت.
يه تاكسي مي گيره، وقتي به محل مي رسن، به راننده ميگه
اينجا منتظر باش تا من برگردم.
راننده ميگه
نميشه، چون ميخوام برم خونه و سخنراني چرچيل را گوش كنم.
چرچيل از اين حرف خوشش مياد وبه راننده ۱۰ دلارميده.
راننده ميگه:
گور باباي چرچيل، هر وقت خواستي برگرد!
2- نانسى آستور – (اولين زنى كه در تاريخ انگلستان به مجلس عوام بريتانياى كبير راه يافته و اين موفقيت را در پى سختكوشى و جسارتهايش بدست آورده بود) -
روزى از فرط عصبانيت به وينستون چرچيل رو كرد و گفت:
من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ريختم.
چرچيل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقير آميز):
من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش

3- ميگن يه روز چرچيل داشته از يه كوچه باريكي كه فقط امكان عبور يه نفر رو داشته… رد مي شده…
كه از روبرو يكي از رقباي سياسي زخم خورده اش مي رسه…
بعد از اينكه كمي تو چشم هم نگاه مي كنن… رقيبه مي گه
من هيچوقت خودم رو كج نمي كنم تا يه آدم احمق از كنار من عبور كنه…
چرچيل در حاليكه خودش رو كج مي كرده… مي گه
ولي من اين كار رو مي كنم!



ساداتی
ساعت17:42---9 فروردين 1391
دينمان را چند مي فروشيم؟!
یکی از نیروهای فرهنگی ايران كه در یکی از مراکز اسلامی اروپا خدمت كرده اين چنين مي گويد:


یک روز پس از سوار شدن به تاكسي هنگامي كه كرايه را پرداخت كردم، راننده بقیه پول را که بر می گرداند ۲۰ سنت اضافه تر به من داد!

چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟

توجیهی به دلم آمد که شاید خواسته کمتر با من حساب کند! اما این فقط یک توجیه بود..

آخر سر، بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد داده ايد..

پس از چند دقيقه كه به مقصد رسیديم، موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: آقا از شما ممنونم..

پرسیدم بابت چه؟

گفت: می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم، وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم، با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید فردا بیایم خدمتتان و مسلمان شوم..






جمیله
ساعت11:25---29 اسفند 1390
عید اومده خونه تکونی کن دلتو

آب پاشی کن دورو ور منزلتو

گردگیری کن عکس پدر مادرتو

ایروونی باش بالا نگه دار سرتو

چرا اینقد کم پیدایین؟؟؟پرا اینقد بی حال؟؟بابا یه کم انرژی مثبت بدینعید همگی مبارک


ساداتی
ساعت18:23---4 اسفند 1390

ای نسیم سحری صبرکن
ما را با خود ببر ازین بی خبری
سلام خانم میری
وقت بخیر امیدوارم که حالتون خوب باشه
نه من بودم نه بچه ها
خدارو شکر که اکسیژن وبلاگ هستش
چون کم کم داشت نفس های آخرو میکشید
مثل اینکه تنور داغ انتخابات به بچه ها هم سرایت کرده که اصلا ازشون خبری نیست


مصطفي
ساعت20:46---1 اسفند 1390
سلام اميدوارم هميشه ايام خوب و خرم باشيد . وبلاگتون عاليه

جمیله
ساعت7:38---23 بهمن 1390
سلام به همه همکلاسیهام به خصوص کنکوریااز ته دل واسه موفقیت همتون دعا میکنمامیدوارم همگی نتیجه تلاشتونو ببینین

تنهاي اول
ساعت16:38---16 بهمن 1390
يقين داشته باش روزي پروانه ميشوم
پس بگذار روزگار هرچه ميخواهد پيله كند


رضوی
ساعت19:26---10 بهمن 1390
سلام به همه
اقای مرادی همکار عزیز وگرامی به نظر من با اولین دستمزدت بیا یه سفر بریم به آمستردام هلند و یک ماه برای خودمون بگردیم و حالش ببریم بعدشم برگردیم و بدهی هایی که برای این سفر بالا آوردیم ادا کنیم. راستی سوغاتی میتونی یه زن مثل عکس پایین با خودت بیاری


مرادی
ساعت19:20---10 بهمن 1390
سلااااااااااااااام/سلام به گرمی آفتاب وبه نرمی لطافت باران/سلام به همکلاسیای گل خودم /سلام به دوست عزیزم حاج مهدی آرندی امروز زیباترین روز ما هم هست تولدت مبارک/سلام به صبا خانم که الان ناراحت یه گوشه نشسته کز کرده اشکال نداره عزیزم به محض اینکه برگردم شکایتتون وبه خاله میرسونم/سلام همکار/بچه هازمان اولین دستمزد رسیده به نظر شما بااولین حقوق چکارکنم

.
ساعت0:13---4 بهمن 1390
سلام دوستای گلم روز 5تولدت یکی از بهترین دوستامون هست.تبریک یادتون نره.نصیبه جونم تولدت مبارک.

مرادی
ساعت17:31---1 بهمن 1390
خواهر عزیزم سرکار خانم افراسیابی مصیبت وارده را تسلیت عرض میکنم انشاا... که هیچ وقت شمارودیگه غمگین نبینم

رضوی
ساعت17:29---1 بهمن 1390
به خواهرم خانم افراسیابی بابت درگذشت دایی محترمشان تسلیت عرض میکنم

گل ارکیده
ساعت20:08---29 دی 1390
سلام/به به بچه های زند/منم حسابداری89زند شیرازم

گل ارکیده
ساعت20:08---29 دی 1390
سلام/به به بچه های زند/منم حسابداری89زند شیرازم

پگاه افراسیابی
ساعت13:23---29 دی 1390
ای خاک هزارخانه ویران کردی
درملک جهان تو غارت جان کردی
هرگوهرقیمتی که آمدبه وجود
بردی تو به زیر خاک پنهان کردی

دوستهای خوبم سلام
این چند روز گذشته خبرهای ناراحت کننده زیاد داشتیم چندتا از دوستهای خوبمون عزیزهاشون رو از دست دادن
من هم نمی خواستم بهتون بگم ولی گفتم همون طوری که ازتون خواستم واسه دایی ام دعا کنید که از اون روز 3 ماه میگذره حالا باید این خبر رو هم بدم که امروز دایی نازنینم رو واسه همیشه از دست دادم و حسرت دوباره دیدنش رو باید همیشه همراهم داشته باشم.
برای دایی ام آرامش و رحمت خداوند رو خواستارم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 28 / 10 / 1398برچسب:,ساعت 11:31 توسط ×مریم×| |